این نیز بگذرد

این نیز بگذرد

۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

شعر عقاب از پرویز ناتل خانلری به یاد معلم فرزانه، مرحوم «حجت‌اله مرادی» که تمام ابیات آن را حفظ بود و با شور و شوق فراوان آن را در کلاس خود برای دانش آموزانش می‌خواند. شادی روحش صلوات 

گشت غمناک دل و جان عقاب 

چو ازو دور شد ایام شباب 

دید کش دور به انجام رسید 

آفتابش به لب بام رسید 

باید از هستی دل بر گیرد 

ره سوی کشور دیگر گیرد 

خواست تا چاره ی نا چار کند 

دارویی جوید و در کار کند

صبحگاهی ز پی چاره ی کار 

گشت برباد سبک سیر سوار 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۴۳
مصطفی شفیع‌زاده

چکیده

مصلحت، ناظر به منفعتی است که لزوماً از مسیر معمول قانونی عاید فرد یا جمع نمی‌شود. از سوی دیگر عدم رعایت این حق نیز ممکن است صدمات جدی به سایر حقوق بنیادین فردی یا جمعی وارد آورد. از این منظر می‌توان چنین فرض کرد که حق بر مصلحت حقی ثانوی است که جنس حمایتی از حقوق اولیه را در وضعیت فردی و اجتماعی داراست. با توجه به این مفروض، فرضیه مقاله حاضر به دنبال اثبات این گزاره است که اساساً مصلحت در مقیاس شایع آن در حقوق عمومی و سیاسی، حقی به‌طور کامل شهروندی محسوب می‌شود تا حقی بشری. در نتیجه این حق به‌عنوان حقی ثانوی، موقت، متغیر و در نهایت سیال و نسبیت‌پذیر است. هدف آن نیز مانع شدن از تهدید تام و تعطیلی حقوق عامه شهروندان در جامعه است. طبیعی است که وضع و اِعمال چنین حقی مبتنی بر مصلحت، در وضع جمعی بر وضعیت حقوق بشری فرد، محدودیت‌زا باشد.

کلیدواژگان: مصلحت؛ حقوق بشر؛ حقوق شهروندی؛ نسبیت‌؛ اسلام؛ قانون


 لطفا برای دریافت فایل اصلی مقاله این‌جا کلیک نمایید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۵۳
مصطفی شفیع‌زاده

در این که «على الید» خبر مقدم و «ما اخذت» مبتداى مؤخر است، تردیدى نیست؛ پس، عبارت این می‌شود: «ما اخذت على الید». اما بحث مهمى که در این جا واقع شده، این است که «على» در «علی الید» جاره است و جار و مجرور نیاز به متعلق دارد؛ و این مطلب ریشه این بحث اصلى مى‌شود که از این روایت، آیا حکم تکلیفى مى‌فهمیم یا حکم وضعى؟ تا این مقدارى که بنده ملاحظه کردم، حدود شش نظریه در این روایت وجود دارد؛ 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۵۸
مصطفی شفیع‌زاده

در فقه، یک تقسیم بندی روشن و مدوّنی پیدا نکردیم؛ اما وقتی به فقه مراجعه می‌کنیم، مجموعاً حدود ده سبب را می‌توانیم به عنوان سبب ضمان قرار دهیم که البته می‌شود این ده سبب را در سه یا چهار عنوان خلاصه کرد. این اسباب عبارتند از:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۵۲
مصطفی شفیع‌زاده

ما دو قاعده ید داریم؛ یکی را می‌گوییم قاعده ضمان ید یا قاعده علی الید، و دیگری را می‌گوییم قاعده ید که بین این دو قاعده سه فرق اساسی وجود دارد: 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۴۶
مصطفی شفیع‌زاده