شعر عقاب از پرویز ناتل خانلری به یاد معلم فرزانه، مرحوم «حجتاله مرادی» که تمام ابیات آن را حفظ بود و با شور و شوق فراوان آن را در کلاس خود برای دانش آموزانش میخواند. شادی روحش صلوات
گشت غمناک دل و جان عقاب
چو ازو دور شد ایام شباب
دید کش دور به انجام رسید
آفتابش به لب بام رسید
باید از هستی دل بر گیرد
ره سوی کشور دیگر گیرد
خواست تا چاره ی نا چار کند
دارویی جوید و در کار کند
صبحگاهی ز پی چاره ی کار
گشت برباد سبک سیر سوار